به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، کودکان همیشه بخش مهمی از سینمای ایران بودند و هستند و با نقش آفرینی در فیلمهای ماندگار خاطرات خوشی از خود به جای گذاشتند. ورود بسیاری از آنها به عرصه فیلم و نقش بستن بر پرده نقرهای سینما که برای هر کسی جذاب و آرزوی بسیاری از افراد است یا از روی شانس و اتفاق بوده و یا بسیاری از آنها به واسطه پیشینه خانوادگی خود پا به این عرصه گذاشتند و در آن باقی ماندند.
این روزها روح الله زمانی بازیگر نقش اول تازهترین فیلم مجید مجیدی یعنی «خورشید» در فستیوال ونیز خوش درخشیده و موفق به دریافت جایزه «مارچلو ماسترویانی» (جایزه ویژه بهترین بازیگر نوظهور) از این رویداد مهم هنری بینالمللی شده است.
این نوشتار بهانهای است برای یادآوری از بازیگرانی که روزی همانند روح الله بر پرده سینما درخشیدند و مخاطبانشان انتظار داشتند سالهای سال شاهد حضور آنها در قصههای تلخ و شیرین سینما باشند اما بسیاری از آنها علیرغم استعداد و محبوبیتی که میان مردم داشتند ناپدید شدند و امروز تنها خاطره حضورشان در فیلمهای گذشته به جا مانده است.
درکنار کسانی که رفتند، البته بسیاری هم ماندند و وزنه حضور آنهایی که از حمایت و پشتیبانی خانواده سینماگرانشان در این عرصه برخوردار بودند، سنگینتر است.
شاید لیلا حاتمی از نخستین کودکانی باشد که یک نقش قابل توجه را در سینما بازی کرد. او در سال ۶۲ در فیلم «کمال الملک» به کارگردانی پدرش علی حاتمی در نقش یک پسر و کودکیهای کمالالملک ایفای نقش کرد و پس از آن در فیلم دیگری از پدرش یعنی «دلشدگان» هم جلوی دوربین رفت. او دیگر بر قطار بازیگری سوار شده بود و سال ۷۵ با بازی در فیلم «لیلا» به کارگردانی داریوش مهرجویی حرفهاش را جدیتر از قبل ادامه داد.
اما کودک دیگری که در سینما خوش درخشید کسی نبود جز عدنان عفراویان بازیگر فیلم «باشو، غریبه کوچک» که سال ۷۳ ساخته شد. خیلیها انتظار داشتند او را باز هم در فیلمهای بسیاری ببینند اما چراغی که روشن شده بود زودتر از آنچه دیگران تصورش را میکردند، خاموش شد و دیگر خبری از باشوی کوچک بر پرده نقرهای سینما نبود. عفراویان سالهای بعد گاه و بیگاه در رسانهها مصاحبه و از بهرام بیضایی گلایه میکرد اما بعدها دیگر کمتر کسی از این جوان اهوازی یاد کرد.
عدنان عفراویان بعد از بازی در این فیلم از سینما کناره گرفت چرا که به گفته خودش کسی به او کمک نکرد و حمایتی از وی صورت نگرفت و پرونده بازیگر نوجوانی که میتوانست اتفاقات خوبی را در سینما رقم بزند بسته شد و تنها خاطرهای از او باقی ماند.
گرچه مهدی باقربیگی با سریال «قصههای مجید» شناخته شد و حضورش در تلویزیون معنا پیدا کرد و یکی دو فیلم سینمایی که از دل این مجموعه، بیرون کشیده شد، توفیق چندانی نداشت اما دور از انصاف است یادی از بازی فوق العاده او در این مجموعه ارزشمند و ماندگار نشود. بازیگری که هنوز پس از گذر دههها همچنان در اذهان مخاطب باقی مانده و کسی فکرش را هم نمیکرد او را دیگر نبیند.
«قصههای مجید» به کارگردانی هوشنگ مرادی کرمانی یکی از پرطرفدارترین سریالهای کودک و نوجوان در سالهای دهه هفتاد بود. باقربیگی یکی از بازیگران درخشان آن سالها بود که بعد از شهرت در این سریال از دنیای بازیگری فاصله گرفت و تا سالها خبری از حضور او در سینما و تلویزیون نبود. بعدها در سریال «زنده رود» بازی کرد اما دیگر به صورت جدی در سینما حضور نداشت.
در کنار اینها شاید بیش از همه مجید مجیدی پای کودکان و نوجوانان را به سینما باز کرده باشد که البته آنها هم ماندگار نشدند و به خاطرهها پیوستند. فیلمهای «بچههای آسمان»، «رنگ خدا»، «آواز گنجشکها» و «خورشید» همه جزو آثاری هستند که کودکان در آنها نقش پررنگی دارند و حالا باید دید تازهترین بازیگر معرفی شده توسط مجیدی که موفق به دریافت یک جایزه مهم از فستیوال ونیز شده است چگونه راه خود را ادامه میدهد.
بازیگر نقش علی در فیلم «بچههای آسمان» در ذهن همه ما مانده است. فرخ میرهاشمیان در نقش علی با فیلم «بچههای آسمان» به شهرت جهانی رسید. عکس وی در نقش علی در کتاب درسی ادبیات فارسی مقطع دوم متوسطه چاپ شد. هاشمیان بعد از ۱۶ سال دوری از سینما با بازی در سریال «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار به دنیای بازیگری بازگشت.
کمتر کسی است که به نقش مهدی در فیلم «مهرمادری» علاقه نداشته باشد. حسین سلیمانی از میان ۳ هزار داوطلب بازیگری در فیلم کمال تبریزی تست داد و انتخاب شد و این انتخاب، چنان به جا بود که برای آن فیلم در چندین جشنواره بین المللی هم جایزه و تقدیرنامه دریافت کرد. حسین سلیمانی، اکنون بازی در چندین فیلم و تله فیلم و مجموعه تلویزیونی را در کارنامه خود دارد و علاوه بر بازیگری، ترانه هم مینویسد.
دو بازیگری که حسابی برای کودکان دهه ۶۰ خاطره ساز شدند، خواهران دوقلوی فیلم خواهران غریب بودند. فیلمی که سال هاست در روز مادر از تلویزیون پخش میشود و هنوز رنگ و بوی خاص خود را دارد. الهه و الهام علی یاری، خواهران غریبی که نقش دخترهای خسرو شکیبایی را بازی می کردند حالا دیگر دختران جوانی شدهاند ولی همچنان در دنیای بازیگری غریب هستند.
محمدرضا شیرخانلو نیز بازیگر دیگری است که در «دهلیز» خوش درخشید و تجربههای سینمایی، تلویزیونی و تئاتری را در کارنامه خود دارد؛ از سریالهای «چک برگشتی» و «دیوار» با کارگردانی سیروس مقدم گرفته تا «دودکش» به کارگردانی محمد حسین لطیفی، «نفس» و «نهنگ عنبر» و ...
پگاه آهنگرانی هم جزو بازیگرانی بود که به مدد خانواده سینماییاش وارد این عرصه شد اما با بازی در فیلم «دختری با کفشهای کتانی» توانست جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره فیلم قاهره بگیرد و همچنان در این عرصه ماند.
باران کوثری و مهراوه شریفینیا نیز از جمله بازیگرانی بودند که اقبال حضور و ماندگاری در سینما برایشان بیش از بازیگران غیرحرفهای و بیپشتوانه فراهم بوده است. باران کوثری هم در خانوادهای سینمایی بهدنیا آمد. مادرش رخشان بنی اعتماد از جمله مهمترین کارگردانان زن سینمای ایران و پدرش جهانگیر کوثری از تهیهکنندگان نام آشناست. او هم اولین حضورخود در سینما رابه واسطه خانوادهاش تجربه کرد. «بهترین بابای دنیا» ساخته داریوش فرهنگ، نخستین تجربه بازیگری اوست.
مهراوه شریفینیا فرزند آزیتا حاجیان و محمدرضا شریفینیا است، بازیگری را در خانوادهای هنرمند آموخت و نخستین بار در ۸ سالگی در کنار مادرش در فیلم «دزد عروسکها» ظاهر شد. او ۱۰ ساله بود که در نقش کودکیِ قطام، در سریال امام علی (ع) به تلویزیون آمد و نام خود را ماندگار کرد.
ترلان پروانه، علی شادمان، ارسلان قاسمی، مهراوه شریفینیا، علیرضا جعفری و غزل شاکری از جمله بازیگرانی هستند که توانستند حضور خود را از کودکی تا امروز در سینما حفظ کنند اما سؤال اینجاست سینما به نوبه خود چقدر برای حفظ این بازیگران تلاش می کند و شرایط را برای آنهایی که از کمترین پشتوانه برخوردارند برای رشد و بالندگی در عرصه هنر فراهم میسازد؟
انتهای پیام/
نظر شما